کاش
کاش عشق را در من نمی کشتند
کاش چشم من درپی دلداراشک نمی ریخت
کاش دستهای من چیزی از دیدار نمی نوشت
کاش دل من از یار هیچ نمی خواست
کاش می رفتم و کسی از من برگشت نمی خواست
کاش زندگی می کردم و کسی ازمن سرگذشت نمی خواست
کاش صحرایی بودم و کسی ازمن دشت نمی خواست
کاش قرن قرن بی صدایی نبود
کاش قرن عشق را گدایی نبود